مرکز پاسخگویی به سوالات حقوقی

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

عاریه در اصطلاح همان­طور که در ماده 635 قانون مدنی آمده است: «عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین به طرف دیگر اجازه می دهد که از عین مال او مجانا منتفع شود. عاریه دهنده را معیر و عاریه گیرنده را مستعیر گویند». ………………. مشاوره حقوقی رایگان با وکیل خوب دادگستری عاریه در […]

[ما در این مقاله...]
مسیر راهنما
امتیاز شما به این مقاله؟!

عاریه
در اصطلاح همان­طور که در ماده 635 قانون مدنی آمده است: «عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین به طرف دیگر اجازه می دهد که از عین مال او مجانا منتفع شود. عاریه دهنده را معیر و عاریه گیرنده را مستعیر گویند». ……………….

مشاوره حقوقی رایگان با وکیل خوب دادگستری

عاریه
در اصطلاح همان­طور که در ماده 635 قانون مدنی آمده است: «عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین به طرف دیگر اجازه می دهد که از عین مال او مجانا منتفع شود. عاریه دهنده را معیر و عاریه گیرنده را مستعیر گویند».

از این تعریف چنین بر می آید که:

اولا: قانون مدنی به پیروی از مشهور فقهاء عاریه را عقد دانسته است.

ثانیا: اثر عاریه ایجاد اذن است؛ نه حقی برای مستعیر در انتفاع ایجاد می کند و نه در برابر  آن تکلیفی برای مالک در حفظ رابطه ی حقوقی به بار می آورد.

شرایط انعقاد عقد عاریه

عقد عاریه علاوه بر شرایط مختصه به خود باید دارای شرایط اساسی برای صحت معامله مذکور در ماده 190 ق.م باشد:

قصد طرفین و رضای آنها؛

اهلیت طرفین (بلوغ و عقل و رشد)؛

موضوع معین که مورد معامله باشد؛

مشروعیت جهت معامله؛

لزوم مالکیت منفعت برای عاریه دهنده؛

تشریح

معیر باید مالک منفعت بوده و دارای اهلیت تصرف باشد پس عاریه دادن غاصب صحیح نیست و مانند بیع و اجاره حکم فضولی در آن جاری است. به هر حال صبی و مجنون و کسانی که به علت سفاهت یا فلس محجور از تصرف در اموال خود می باشند نمی توانند مالی را بدون اذن ولی یا طلبکاران عاریه دهند.

در معیر ملکیت عین شرط نیست بلکه، کافی است که به موجب اجاره یا به وصیت، مالک منفعت باشد.

مستعیر هم باید اهلیت انتفاع را داشته و باید معین باشد پس اگر شخص چیزی را به یکی از ده نفری (که معین نیست) عاریه دهد صحیح نیست. اما اگر آن را به یکی از ده نفر عاریه دهد که به طور تناوب یا به طریق قرعه از آن استیفاء منفعت کنند اشکالی ندارد چنان که در اجاره هم می شود به همین نحو عمل کرد.

عاریه از عقود جائزه است و به هر قول یا فعلی که دلالت بر این معنی و رضای به آن نماید واقع می­شود. در وقوع عقد عاریه احتیاجی به لفظ ندارد بلکه به طور معاطات نیز واقع می­شود مثل این که شخصی پیراهنی را به دیگری می­دهد برای این که بپوشد او هم آن را از او می­گیرد تا این که آن را بپوشد. در هر حال تا مال عاریه به مستعیر تسلیم نشود مسئولیتی جهت او ایجاد نخواهد شد.

شرایط مورد عاریه

منفعت مورد عاریه باید معلوم و معین باشد

چنان که مال مورد عاریه دارای منافع متعدد باشد  مانند کتاب خطی منحصر به فرد، که می­توان آن را مطالعه نمود و هم می­توان از روی آن استنساخ کرد و یا مورد عکس برداری قرار داد و یا زمین که بتوان در آن زراعت نمود و یا درختکاری کرد و یا در آن بنا ساخت، در این قبیل موارد اگر منظور عاریه دهنده به خصوص یکی از آن منافع باشد باید آن را در عقد تصریح نماید.

منفعت مورد ارائه باید عقلایی و مشروط باشد

این شرط هم در زمره قواعد عمومی است. بنابر ماده 215 ق.م « مورد معامله باید مالیت داشته باشد و متضمن منفعت عقلائی مشروع باشد».

مورد عاریه باید در برابر انتفاعی که اذن داده شده است قابل بقاء باشد

ضمان مستعیر نسبت به مال عاریه

همانطوری که مستودع نسبت به ودیعه و مستاجر نسبت به عین مستاجره امین است مستعیر نیز نسبت به مال عاریه امین محسوب می شود و مال عاریه در دست او به عنوان امانت قرار می گیرد. چنان که در ماده 640 ق.م بیان شد: «مستعیر ضامن تلف یا نقصان مال عاریه نمی­باشد مگر در صورت تعدی و تفریط».

استثنا

«در عاریه طلا و نقره اعم از مسکوک و غیر مسکوک مستعیر ضامن است هر چند شرط ضمان نشده و تفریط یا تعدی هم نکرده باشد».

وقتی مستعیر از عهده عین مستعاره خارج می شود که آن را به مالک یا نماینده او رد کند.

آثار و احکام عقد عاریه

عاریه عقدی است عهدی که معیر تعهد می کند مال مورد عاریه را برای انتفاع به مستعیر بدهد و مستعیر تعهد می کند که آن را پس از انتفاع به معیر مسترد دارد.

عقد عاریه بنابر ماده 638 ق.م عقد جایزی است. بنابراین هر یک از طرفین می­توانند هر زمان عاریه را بر هم زنند و مال مورد عاریه به معیر بر می گردد اگر چه قبل از انتفاع بردن از آن باشد.

تعیین مدت در عاریه موجب لزوم آن نمی شود و هر یک از طرفین هر زمان می توانند عاریه را بر هم زنند زیرا تعیین مدت عقد جایز را لازم نمی گرداند و اثر تعیین مدت در عاریه آن است که با انقضای مدت عاریه خاتمه می یابد.

عاریه عقدی است مجانی و غیر معوض و مبتنی بر احسان و کمکی است که عاریه دهنده به عاریه گیرنده می نماید.

می توان عاریه و یا عدم فسخ عقد مزبور را در ضمن عقد لازمی شرط نمود در این صورت هیچ یک از طرفین نمی توانند آن را منحل کنند.

صدای وکیل پاسخ دهنده به سوالات حقوقی شما و ارائه دهنده مشاوره رایگان توسط وکیل دادگستری

[/block]

امتیاز شما به این مقاله؟!

دیدگاه خود را بیان کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

متن سربرگ خود را وارد کنید

فهرست مطالب

فهرست مطالب