مرد داستان امروز ما:
تقی، مردی ۳۵ساله از استان مرکزی است، با لهجه غلیظ شهرستانی صحبت میکند، متاهل است و فرزند ۸ سالهای دارد.
مشاوره حقوقی رایگان با وکیل خوب دادگستری
مرد داستان امروز ما:
تقی، مردی ۳۵ساله از استان مرکزی است، با لهجه غلیظ شهرستانی صحبت میکند، متاهل است و فرزند ۸ سالهای دارد.
همسرش دختر عمویش است، زن سازگار و صبوری است؛ با هم مشکل جدی ندارند بقول خودش نهایت اینکه مدتیاست مهرشان بهم کم شدهاست.
یک خانواده شهرستانیاند که یکی دو سال است به تهران آمدهاند و دست بر قضا محل کار مرد در شمال شهر تهران (ولنجک) قرار گرفته است اگر چه از لحاظ مالی دستش بسته است و توانگر نیست.
زن داستان ما:
سپیده، دختری ۲۴ساله، تک فرزند، در ولنجک با پدر و مادرش به شکلی کاملا متمول و اشرافی زندگی میکند؛ آزادیهای زیادی دارد. نیمی از عمر خود را در خارج از کشور زندگی کرده و مثل برخی دختران مرفه، خودخواهیهای آزار دهندهای دارد که نتیجه تربیت و شرایط اوست.
بعنوان مثال هرچه خواسته برایش فراهم شده، نگاهش به دیگران نگاه از بالا به پایین است. هیچگاه برابر کسی نیازی به دروغ گفتن نداشته پس اعتقاد دارد باید راستگو باشد. چون قدرتمند است از کسی نمیترسد و جسور و بیباک تصمیم میگیرد و عمل میکند؛ در کارهایش فقط به عقل و فکر خودش اعتماد دارد. کمتر از دیگران مشورت میگیرد و برای رسیدن به خواستههایش از هزینهای ابا نمیکند، ناگفته نماند میگویند دختر بسیار زیبا و جذابی است.
داستان:
دختر داستان ما سه سال قبل تصمیم میگیرد با پسری که در آن دوره عاشقش بوده ازدواج کند، ازدواجی نافرجام که خیلی زود به طلاق منجر میگردد. برایم کامل روشن نشد که چگونه دست روزگار تقی و سپیده را به هم میرساند و تقی علیرغم متاهل بودنش، فقیر بودنش، شهرستانی بودنش و تفاوتهای فرهنگی بسیار، به این دختر نزدیک میشود. حدس میزنم که تقی سرایدار آنها بوده باشد و دختر بواسطه شرایط روحی خویش و نیاز به داشتن یک سنگ صبور به تقی پناه میبرد و او نیز از خدا خواسته پیشنهاد اجرای صیغه و یک رابطه کوتاه مدت میدهد. این رابطه با اصرار و خواهش مرد ادامه مییابد و تبدیل به چند روز و چند ماه میرسد.
خود تقی هم که برای مشاوره آمده بود برایش عجیب بود که چرا سپیده از میان این همه جوان زیبا و ثروتمند، با او دوام آورده است.
بگذریم پس از چند ماه، دایی سپیده جهت خواستگاری برای پسرش که در اروپاست به منزل آنها میآید و دختر هم علاقمند به این ازدواج میشود و موضوع را با تقی در میان میگذارد که دیگر بس است، من میخواهم ازدواج میکنم و… تقی هم غمگین و افسرده، سعی میکند نظر سپیده را نسبت به این ازدواج تغییر دهد بلکه مدت بیشتر کنار او باشد و از او و حمایتش بهره بیشتری ببرد که با مخالفت قاطع زن روبرو میشود اما اتفاقی رویاهای سپیده را برهم میزند چرا که او در این بین باردار میشود (تقی قسم میخورد ناخواسته بوده).
تقی دل در گرو دختر دارد و اصرار میکند با او بماند و فرزند را نگه دارد؛ سپیده نیز که بچه دوست دارد دچار تردید شده میگوید در صورتی حاضر است این کار را بکند که تقی همسرش را طلاق دهد اما تقی علاقمند به حفظ همسر اولش نیز هست چرا که فرزند دارد.
زمان برای سپیده سریع درحال گذر است و تقی دست دست میکند. شرایط تقی برای سپیده قابل قبول نیست لذا بدون اطلاع تقی اقدام به سقط جنین میکند و عمل سقط هم با موفقیت انجام میشود. ابتدا وضعیت سلامتی سپیده خوب است لکن پس از چند روز عوارض سقط هویدا میشود و کار به مراجعه به پزشکان متخصص کشیده میشود، نتیجه سخت و تکان دهنده است؛ آزمایشها و عکسها نشان میدهند که رحم سپیده بواسطه کورتاژ دچار آسیب جدی شده و میبایست تخلیه شود، هیچ راه دیگری هم متصور نیست؛ پزشکان به اتفاق معتقدند سپیده دیگر هیچگاه نمیتواند مادر شود.
از آن تاریخ به بعد سپیده بشدت عصبی شده است، پرخاش و تندی بیحدی میکند، گویی دیوانه شده است، به تقی گفته که باید زنش را طلاق دهد و با او ازدواج کند و در این خصوص به شدت تهدید کرده و او را تحت فشار قرار داده است.
تقی برایش توضیح داده که همسرش را دوست دارد و سپیده پاسخ داده غلط کرده وقتی زنش را دوست داشته با او وارد رابطه شده است. تقی شدیدا از سپیده میترسد میگوید او دختر بیکله و دیوانهایست هر چه را بگوید انجام میدهد. شدیدا نگران آبرو، شغل و موقعیت خویش است حتی نگران امنیت خانوادهاش است.
تقی از روی ناچاری موضوع را با همسرش در میان گذاشته و همسرش به خاطر آبرو و شغل تقی پذیرفته بصورت ظاهری از او جدا شود تا آبها از آسیاب بیفتد اما سپیده میگوید باید حضانت فرزندت را به همسرت داده، طلاقش دهی و همسرت را به شهرستان بازگردانی و از همه مهمتر فرزندت باید در مدرسه آن شهر ثبت نام شود اما تقی در شهرستان آبرو دارد، جواب فامیل و بستگانش را چه دهد!؟
چه آسان مینمود اول غم دریا به بوی سود
غلط کردم که این توفان به صد گوهر نمیارزد
#المیرا_پناهی
#علی_مهاجری
#صدای_وکیل
صدای وکیل پاسخ دهنده به سوالات حقوقی شما و ارائه دهنده مشاوره رایگان توسط وکیل دادگستری
[/block]