طبق قانون، دختر باکره نمیتواند بدون اذن پدر یا جد پدری اقدام به ازدواج کند. سوالی که اغلب اوقات در این خصوص ایجاد میشود، این است که چرا تمامی افراد، چه دختر و چه پسر، بعد از رسیدن به سن رشد و بلوغ، در همه تصمیمات زندگی خود مختارند، اما دختران در موضوع ازدواج نیاز به اجازه پدر دارند؟ …………………………
مشاوره حقوقی رایگان با وکیل خوب دادگستری
طبق قانون، دختر باکره نمیتواند بدون اذن پدر یا جد پدری اقدام به ازدواج کند. سوالی که اغلب اوقات در این خصوص ایجاد میشود، این است که چرا تمامی افراد، چه دختر و چه پسر، بعد از رسیدن به سن رشد و بلوغ، در همه تصمیمات زندگی خود مختارند، اما دختران در موضوع ازدواج نیاز به اجازه پدر دارند؟
آیا فلسفه این اجازه تبعیض بین زن و مرد است یا قانونگذار با نگاه حمایتی به این موضوع اشراف داشته است؟ به نظر میرسد دلیل اینگونه محدودیتها حساسیت جنس دختران بوده است، نه تبعیض جنسیتی. اگر از منظر حمایتی بررسی کنیم، قطعا قانون در این خصوص قصد حمایت و ارزش نهادن به دختران را داشته است.
در این خصوص سه نظریه در فقه وجود دارد. نخست اینکه وقتی دختر بالغ میشود، به طور مستقل میتواند در موضوعات مختلف در زندگی خود، از جمله ازدواج، تصمیمگیری کند. بعضی از فقها نیز معتقدند که ولایت پدر بر دختر باعث میشود که رضایت پدر در تصمیماتی مثل ازدواج برای دختر دارای اهمیت ویژهای باشد.
نظر سوم بین این 2 نظر است. قانون کشور ما نیز نظر سوم را پذیرفته است. با توجه به این نظریه، در بعضی از شرایط، دختر میتواند خودش به صورت مستقل در موضوع ازدواجش تصمیمگیرنده باشد، اما در بعضی از شرایط، لازمه نکاح صحیح دختر اذن پدر است. قانون کشور ما این شرایط را به طور کامل تعیین کرده است. ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی به این موارد میپردازد و شرایط کلی اذن پدر و رضایت وی در ازدواج دختر را شرح میدهد.
صدای وکیل پاسخ دهنده به سوالات حقوقی شما و ارائه دهنده مشاوره رایگان توسط وکیل دادگستری
مطالب مرتبط
مخالفت ولی با ازدواج دختر
[/block]