مصوب ۲۰ آذر ماه ۱۳۱۳
ماده اول – معسر کسی است که بواسطه عدم کفایت دارائی یا عدم دسترسی بمال خود قادر بتأدیه مخارج محاکمه یا دیون خود نباشد.
[مواد ۲ تا ۱۹ به موجب بند ۱۲ مادۀ ۷۸۹ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۱۸ نسخ شده اند]
فصل دوم – اعسار در مورد محکوم به ……………………………
مشاوره حقوقی رایگان با وکیل خوب دادگستری
-مصوب ۲۰ آذر ماه ۱۳۱۳
ماده اول – معسر کسی است که بواسطه عدم کفایت دارائی یا عدم دسترسی بمال خود قادر بتأدیه مخارج محاکمه یا دیون خود نباشد.
[مواد ۲ تا ۱۹ به موجب بند ۱۲ مادۀ ۷۸۹ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۱۸ نسخ شده اند]
فصل دوم – اعسار در مورد محکوم به
ماده بیستم – مرجع رسیدگی بدعوای اعسار در مورد محکوم به محکمهایست که بدایتا بدعوای اصلی رسیدگی کرده است.
دعوای اعسار در مقابل اوراق اجرائیه ثبت اسناد در محکمه محل اقامت مدعی اعسار اقامه خواهد شد.
ماده بیست و یکم – دعوای اعسار در مورد محکوم به به طرفیت محکوم له دعوی اصلی و در مورد ورقه لازمالاجرای ثبت اسناد به طرفیت متعهدله اقامه خواهد شد.
ماده بیست و دوم – در رسیدگی بدعوای اعسار درمورد محکوم به هر گاه محکوم علیه برای معافیت موقتی از پرداخت مخارج عدلیه نیز ادعای اعسار کند موقتا و بدون رسیدگی مخصوص از مخارج مربوطه بدعوی اعسار معاف است.
ماده بیست و سوم – مدعی اعسار باید شهادت کتبی لااقل چهار نفر از اشخاصی که از وضع معیشت و زندگانی او مطلع باشند بعرضحال خود ضمیمه نمایند در شهادت نامه مذکور باید اسم و شغل ووسائل گذران مدعی اعسار و عدم تمکن او برای پرداخت محکوم به یا دین با تعیین مبلغ آنتصریحشود.
ماده بیست و چهارم – مقررات مواد ۸ و ۹ و قسمت اول ماده ۱۰ و ماده ۱۱ و ماده ۱۲ (جزاخطاربهمدعیالعموم) در مورد اعسار نسبت بهمحکوم به یا دین نیز رعایت خواهدشد.
ماده بیست و پنجم – در صورت غیبت مدعی اعسار در جلسه محاکمه یا عدم تعقیب او تقاضای مدعی علیه برای رسیدگی بدعوی مزبور کافیاست.
ماده بیست و ششم – حکم رد یا قبول اعسار در مورد محکوم به قابل استیناف و تمیز است.
فصل سوم – مقررات جزائی
ماده بیست و هفتم – در مورد رد عرضحال اعسار بطریق ذیل رفتار میشود:
۱ – [بند ۱ مربوط به اعسار از هزینه دادرسی است که باید به مقررات مواد ۵۰۴ تا ۵۱۴ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ مراجعه شود]
۲ – در صورتی که ادعای اعسار در مورد محکوم به باشد محکمه در ضمن حکم رد اعسار مدعی اعسار را به پرداخت وجوه ذیل محکوم مینماید:
الف – مخارج محاکمه اعسار معادل در برابر مخارج معمولی.
ب – حقالوکاله وکیل از بابت محاکمه اعسار بشرح مذکور در قسمت (ب) فقره اول همین ماده.
ماده بیست و هشتم – مفاد قسمت ۲ از ماده ۲۷ در مورد رد اعسار در مقابل اوراق اجرائیه ثبت اسناد نیز لازم الرعایه است.
ماده بیست و نهم – اگر پس از صدور حکم اعسار معلوم شود که مدعی اعسار بر خلاف واقع خود را معسر قلمداد کرده به حبس تادیبی از ۱ ماه تاشش ماه محکوم خواهدشد.
ماده سیام – اگر پس از قبول اعسار ثابت شود که شهود قضیه عامدا شهادت دروغ کتبی یا شفاهی داده به مجازات مذکور در قسمت اخیر ماده ۲۱۸ قانون مجازات عمومی محکوم خواهندشد.
ماده سی و یکم – هر گاه معلوم شود پس از صدور حکم اعسار از معسر رفع عسرت شده و معهذا از حکم اعسار استفاده کرده است بتقاضایمحکوم له یا متعهدله جزائاً تعقیب و به حبس تادیبی تا ۲ ماه محکوم خواهد شد.
ماده سی و دوم – هر کس که بنحوی از انحاء برای معسر قلمداد کردن کسی که معسر نیست با او تبانی کرده و یا بر خلاف حقیقت خود را طلب کار معسر قلمداد و در اینموضوع با معسر تبانی کند شریک جرم مذکور در ماده فوق محسوب خواهد شد.
فصل چهارم – مقررات مختلفه
ماده سی و سوم – از تاجر عرض حال اعسار پذیرفته نمیشود تاجری که مدعی اعسار باشد باید مطابق مقررات قانون تجارت عرضحال توقف دهدکسبه جزء مشمول این ماده نخواهند بود.
ماده سی و چهارم – در هر موقع که معسر بتادیه تمام یا قسمتی از بدهی خود متمکن گردد ملزم بتادیه آن است نسبت بورقه اجرائیه که بر علیه معسر صادر شده مرور زمان از تاریخ تمکن جاری میشود و مدت آن ده سال است.
ماده سیوپنجم – اگر کسی که معافیت از مخارج محاکمه را تحصیل کرده است در دعوای اصلی خود محکوم به بیحقی گردد محکوم له نیز از پرداخت بقیه مخارج محاکمه که بمحکومیت معسر منتهی شده معاف خواهد بود.
ماده سیوششم – در کلیه اختیارات و حقوق مالی مدعی اعسار که استفاده از آن مؤثر در تادیه دیون باشد طلبکاران از قائممقام قانونی مدعیاعسار بوده و حق دارند بجای او از اختیارات و حقوق مزبوره استفاده کنند.
ماده سی و هفتم – اشخاصی که دارائی نداشته یا دارائی آنها کافی برای تادیه تمام بدهی نباشد ولی با عایدات شغل و حرفه خود بتوانند تمام یاقسمتی از بدهی خود را بپردازند محکمه (در مورد محکوم به) و اداره ثبت (در مورد اوراق لازمالاجرا) با در نظر گرفتن مبلغ بدهی و عایداتبده کار و معیشت ضروری او میزان و مدت و عده اقساطی را که باید داده شود تعیین خواهد کرد.
ماده سیوهشتم – کسیکه طلب خود را بغیر مدیون انتقال داده و بعد از انتقال آن را از مدیون سابق خود دریافت کرده و یا بدیگری انتقال دهدکلاه بردار محسوب میشود.
هر گاه مدیون بدهی خود را بعد از انتقال بداین سابق تادیه نماید منتقل الیه حق رجوع به او نخواهد داشت مگر این که ثابت نماید که قبل از تادیه دینانتقال را به اطلاع مدیون رسانیده و یا این که مدیون به وسیله دیگری از انتقال مستحضر بوده است.
ماده سی و نهم – از تاریخ اجراء این قانون دیگر دعوائی بعنوان دعوای افلاس پذیرفته نخواهد شد و نسبت بدعاوی افلاسیکه قبل از تاریخاجرای این قانون اقامه شده بر طبق نظامنامه مخصوص که وزارت عدلیه تنظیم خواهد نمود اقدام می شود.
ماده چهلم – قانون اعسار و افلاس مصوب ۲۵ آبان ماه ۱۳۱۰ نسخ و مواد ۶۲۴ و ۶۲۵ و ۶۲۶ و ۷۹۸ و ۷۹۹ و ۸۰۰ و ۸۰۱ و ۸۰۲ و ۸۰۳ و ۸۰۴ قانون اصول محاکماتی که به موجب قانون مزبور نسخ شده بحال منسوخی باقی می ماند.
این قانون از تاریخ تصویب بموقع اجرا گذارده میشود.
این قانون که مشتمل بر چهل ماده است در جلسه بیستم آذر ماه یکهزار و سیصد و سیزده شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.
صدای وکیل پاسخ دهنده به سوالات حقوقی شما و ارائه دهنده مشاوره رایگان توسط وکیل دادگستری
[/block]