مرکز پاسخگویی به سوالات حقوقی

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

همه ی ما تو زندگیمون، محل کار، یا توی خیابان، بعضی وقت‌ها به مسائلی برمیخوریم که پذیرش آنها خیلی سخت مشاوره حقوقی رایگان با وکیل خوب دادگستری همه ی ما تو زندگیمون، محل کار، یا توی خیابان، بعضی وقت‌ها به مسائلی برمیخوریم که پذیرش آنها خیلی سخت و گاهی غیرممکن است… گاهی وقت‌ها اتفاق‌های […]

[ما در این مقاله...]
مسیر راهنما
امتیاز شما به این مقاله؟!

همه ی ما تو زندگیمون، محل کار، یا توی خیابان، بعضی وقت‌ها به مسائلی برمیخوریم که پذیرش آنها خیلی سخت

 

مشاوره حقوقی رایگان با وکیل خوب دادگستری

همه ی ما تو زندگیمون، محل کار، یا توی خیابان، بعضی وقت‌ها به مسائلی برمیخوریم که پذیرش آنها خیلی سخت و گاهی غیرممکن است…

گاهی وقت‌ها اتفاق‌های زندگی دیگران در ذهن ما سوال‌هایی ایجاد می‌کند که هیچ جوابی برایش نداریم.

امروز در محل کارم نشسته بودم تا مثل روزهای دیگر تلفن که زنگ میخورد، آنرا برداشته و به سئوالات حقوقی مردم جواب بدهم.
تلفن زنگ خورد، گوشی رو برداشتم، خانم میانسالی پشت خط بود، سلام کرد و گفت:
– راستش راجع به مشکل بچه‌هام میخوام چیزی بگم…
به سختی حرف می‌زد و مِن مِن می‌کرد، ازش خواستم که به من اعتماد کند و راحت حرف بزند…
ازم عذرخواهی کرد کمی بر خودش مسلط شد و شروع کرد به حرف زدن:
– پسرم وقتی داشته به خانه میومده، سرکوچه دو تا خواهرش رو تو یه ماشین با دو تا پسر غریبه دیده…
وقتی باهاشون روبرو شده، خواهرهاش رو در حالت بدی کنار اون پسرها دیده و نتونسته خودش رو کنترل کنه، باهاشون درگیر شده و شیشه‌های ماشین رو شکسته.
بغض سنگینی تو صداش بود… هم از من کمک می‌خواست و هم احساس شرمندگی می‌کرد… ادامه داد:
– خانواده آبروداری هستیم و سالهاست در این محل با خوشنامی زندگی کردیم مهمتر اینکه دخترهام اصلا اهل این کارها نبودن… هنوز هم باورم نمیشه… امیدوارم همه اینها یه کابوس باشه… می‌گفت آب شدن غرور پسرشو دیده… گریه نمی‌گذاشت راحت حرف بزند:
– بعد از دعوا، پلیس به در منزل ما اومد و گزارش تهیه کرد همه محل جمع شده بودن…
خانم میانسال از این موضوع هم احساس بی‌آبرویی داشت، می‌پرسید:
– حالا باید چکار کنم تا صاحب ماشین به پسرم رضایت بده دستمون هم خالیه… اصلا می‌تونم به خاطر دخترهام از اون پسرها شکایت کنم یا نه؟! لازمه دخترامو ببرم پزشکی قانونی!؟

ساکت مانده بودم… دخترهایش صغیر نبودند و جوابهایم خوشحال کننده‌ نبود، این موضوع دقیقا از همون مواردی بود که ابتدای داستان گفتم… واقعا پاسخ مثبتی برایش نیست، می‌خواستم هرجوری شده با حرفی، صحبتی آرامش کنم… گفتم:
– شاید مزاحم دخترهاتون بودن یا اجبار و اکراهی در کار بوده پس اونها هم میتونن شکایت کنن چرا که حیثیت و آبروی خانوادگی اونها هم از بین رفته… اما هم من و هم مادر می‌دانستیم که اینطور نیست اگر شکایت هم می‌کردند باز بیشتر آبروی خود دخترها زیر سوال می‌رفت.

بعضی وقتها ما آدمها در شرایطی قرار می‌گیریم که نه راه پیش داریم و نه راه پس، این موضوع دقیقا برای این مادر اتفاق افتاده بود.

ماده 677 قانون مجازات اسلامی:
هر کسی عمدا اشیای منقول یا غیرمنقول متعلق به دیگری را تخریب کند یا به هر نحو کلا یا بعضا آنها را تلف کند یا از کار اندازد، به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.
#محمد_فلاحی
#علی_مهاجری
#صدای_وکیل
sedayevakil.com
https://t.me/khateratevakil

صدای وکیل پاسخ دهنده به سوالات حقوقی شما و ارائه دهنده مشاوره رایگان توسط وکیل دادگستری

[/block]

امتیاز شما به این مقاله؟!

دیدگاه خود را بیان کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

متن سربرگ خود را وارد کنید

فهرست مطالب

فهرست مطالب