مرکز پاسخگویی به سوالات حقوقی

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

1. مایملک: قسمت مثبت از دارایی شخص را گویند. 2. مباح: چیزی که ترک و فعلش جایز است. ……………….. مشاوره حقوقی رایگان با وکیل خوب دادگستری مایملک: قسمت مثبت از دارایی شخص را گویند. مباح: چیزی که ترک و فعلش جایز استمباحات: اموالی که ملک اشخاص حقیقی یا حقوقی نباشد. مباشر: کسیکه از طرف […]

[ما در این مقاله...]
مسیر راهنما
امتیاز شما به این مقاله؟!

1. مایملک: قسمت مثبت از دارایی شخص را گویند.

2. مباح: چیزی که ترک و فعلش جایز است. ………………..

 

مشاوره حقوقی رایگان با وکیل خوب دادگستری

  1. مایملک: قسمت مثبت از دارایی شخص را گویند.
  2. مباح: چیزی که ترک و فعلش جایز استمباحات: اموالی که ملک اشخاص حقیقی یا حقوقی نباشد.
  3. مباشر: کسیکه از طرف مالک بطور مستمر اداره اموال او را تصدی می‌کند.
  4. مبیع: عین موجود در خارج یا عین کلی در ذمه که بعنوان عوض و به انتظار دریافت عوض معلوم به طرف تملیک می‌شود.
  5. متصالح: قبول‌کننده را در عقد صلح گویند.
  6. متهم: کسی که فاعل جرم تلقی شده ولی هنوز انتساب جرم به او محرز نشده است.
  7. مثمن: معوض را در عقد بیع گویند.
  8. مجرم: کسی که مرتکب جنایت یا جنحه یا خلاف می‌شود.
  9. مجنون: کسی که فاقد تشخیص نفع و ضرر و حسن و قبح است.
  10. محجور:‌کسی که فاقد عقل و یا رشد و یا کبر باشد.
  11. محق: کسی که ادعاء او حق است.
  12. محکوم: کسی که به حکم کیفری یا مدنی یا اداری محکوم شده است.
  13. محل اقامت: محلی که شخص در آنجا سکونت داشته و مرکز مهم امور او نیز در آنجا باشد.
  14. مدیون: کسی که بر ذمه او تعهدی به نفع غیر وجود دارد.
  15. مراهنه: هر نوع برد و باخت و شرط بندی به هر وسیله که صورت گیرد.
  16. مرور زمان: گذشتن مدتی است که بموجب قانون پس از انقضای آن مدت، دعوی شنیده نمی‌شود.
  17. مستشار: عضو محاکم عالی
  18. مستعیر: کسی که مال غیر را به عاریه می‌ستاند.
  19. مستغل: اموال غیر منقول که مورد بهره‌برداری است.
  20. مستغلات: اموال غیر منقولی که مورد بهره‌برداری به توسط مالک آنهاست
  21. مستودع: مرادف ودیعه گیر
  22. مشتری: کسی که در عقد بیع قبول عقد می‌کند و عوض می‌دهد.
  23. مصالح: کسی که در عقد صلح ایجاب از ناحیه اوست
  24. مضاربه: عقدی است که به موجب آن یکی از متعاملین سرمایه می‌دهد با قید اینکه طرف دیگر با آن تجارت کرده و در سود آن شریک باشند.
  25. معافیت:‌عفو از حق به معنی چشم‌پوشی از حق خود به نفع طرف است
  26. معاوضه: عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین مالی می‌دهد به عوض مال دیگر که از طرف دیگر اخذ می‌کند.
  27. معوض: در عقد معوض مالی که از طرف ایجاب کننده داده می‌شود معوض نام دارد.
  28. مقاوله نامه: نوشته حاکی از یک قرارداد بین‌المللی را گویند
  29. ملکیت: رابطه‌ای است حقوقی بین شخص و چیز مادی
  30. موت فرضی: موتی است که بموجب حکم دادگاه درباره شخصی که غائب مفقودالخبر شده است فرض می‌شود
  31. موجر: در اجاره اشیاء صاحب عین مال مورد اجاره را گویند.
  32. موصی: کسی را گویند که طی وصیت تملیکی مال یا منفعتی از مال خود را برای زمان پس از مرگش به دیگری تملیک می‌کند
    (ن)
  33. نایب: کسی که در امر مخصوصی از طرف شخص که واجد صلاحیت است به او اختیار خاصی داده می‌شود.
  34. نحله: هبه
  35. نقل: سلب مالکیت یک مالک نسبت به مال معین و اعطاء آن به دیگری خواه به رضای مالک باشد و خواه به حکم قانون
    (و)
  36. واخواست: اعتراض را گویند
  37. وارث: کسی که از دیگری مالی را به ارث میبرد.
  38. وثیقه: مالی است که وام گیرنده تحت یکی از صور قانونی آن را نزد وام دهنده می‌گذارد.
  39. وجوب: به معنی لزوم عقد یا ایقاع
  40. ودیعه: عقدی است که به موجب آن یکنفر مال خود را به دیگری می‌سپارد برای اینکه آن را مجاناً نگهدارد
  41. وصیت: اعمال حقوق مدنی از طریق استخلاف
  42. وکالت:‌عقدی است که به موجب آن, شخص به دیگری اختیار انجام عملی را به نام و به نفع خود می‌دهد وکالت دهنده را موکل و وکالت گیرنده را وکیل نامند.
    (ه)
  43. هامش: هر نوشته که بصورت تغییر یا اضافه در حاشیه سند درج شود و جزء سند باشد.
  44. هبه: تملیک عین بدون عوض و بطور منجر.
    (ی)
  45. ید: تصرف در مالی را ید گویند.
    صدای وکیل پاسخ دهنده به سوالات حقوقیه شما و ارائه دهنده مشاوره رایگان توسط وکیل دادگستری
امتیاز شما به این مقاله؟!

متن سربرگ خود را وارد کنید

فهرست مطالب

فهرست مطالب

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    متن سربرگ خود را وارد کنید