مرکز پاسخگویی به سوالات حقوقی

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اگر چه نکاح یا ازدواج، ‏ از نظر طبیعی یک ضرورت و از نظر شرعی یک تکلیف است، ‏اما لوازمی دارد که خواسته یا ناخواسته آثار و پیامدهای مطلوب یا نامطلوب برجای خواهد گذاشت. یکی از لوازم نکاح، ‏ترتب‏امور مالی برآن است که برجسته‌ترین موارد آن، ‏مهریه و نفقه است. شریعت مقدس اسلام با توجه […]

[ما در این مقاله...]
مسیر راهنما
صدای وکیل / مهریه / اعسار زوج، اصرار زوجه
امتیاز شما به این مقاله؟!

اگر چه نکاح یا ازدواج، ‏ از نظر طبیعی یک ضرورت و از نظر شرعی یک تکلیف است، ‏اما لوازمی دارد که خواسته یا ناخواسته آثار و پیامدهای مطلوب یا نامطلوب برجای خواهد گذاشت. یکی از لوازم نکاح، ‏ترتب‏امور مالی برآن است که برجسته‌ترین موارد آن، ‏مهریه و نفقه است. شریعت مقدس اسلام با توجه به مصلحت نهفته در احکام، ‏مهریه و نفقه را از لوازم ضروری عقد نکاح دانسته و پرداخت آن را بر شوهر واجب نموده است. هرچند وجوب مهر هم در عقد دایم وهم در عقد موقت مورد تاکید قرار گرفته است، ‏اما لزوم پرداخت نفقه، ‏ تنها به عقد دایم اختصاص دارد……

مشاوره حقوقی تلفنی

اگر چه نکاح یا ازدواج، ‏ از نظر طبیعی یک ضرورت و از نظر شرعی یک تکلیف است، ‏اما لوازمی دارد که خواسته یا ناخواسته آثار و پیامدهای مطلوب یا نامطلوب برجای خواهد گذاشت. یکی از لوازم نکاح، ‏ترتب‏امور مالی برآن است که برجسته‌ترین موارد آن، ‏مهریه و نفقه است. شریعت مقدس اسلام با توجه به مصلحت نهفته در احکام، ‏مهریه و نفقه را از لوازم ضروری عقد نکاح دانسته و پرداخت آن را بر شوهر واجب نموده است. هرچند وجوب مهر هم در عقد دایم وهم در عقد موقت مورد تاکید قرار گرفته است، ‏اما لزوم پرداخت نفقه، ‏ تنها به عقد دایم اختصاص دارد.
براین اساس، ‏پرداخت مهریه و نفقه، ‏وظیفه و تکلیف شوهر و دریافت آن حق همسر(زن) است و از این رو، ‏صورت مطلوب و حالت ایده‌آل قضیه آن است که شوهر با گشاده رویی و رضایت خاطر از عهده این مسؤلیت برآید و حق همسرش را ادا نماید. ولی واقعیت‌های عینی و آن‌چه در عمل اتفاق می افتد، ‏ حکایت از آن دارد که در مواقعی، ‏ شوهر نمی‌تواند از پس این مهم برآید و وظیفه خویش را به نحو مطلوب انجام دهد. به عبارت دیگر، ‏وضعیت نامطلوب زندگی و حدوث وقایع و عوامل گوناگون موجب می‌شود تا مرد نتواند مهریه همسر و یا بالاتر از آن، ‏ نفقه او را بپردازد. در این موارد است که تنگدستی و فقر شوهر منشا اختلافات نسبتاً دامنه داری می گردد؛ به طوری که مرد از پرداخت مهریه یا نفقه اظهار عجز و درماندگی می‌نماید‏اما زن، ‏ بر مطالبه حق مشروع خود پای می فشارد. درست در اثر همین مسأله یعنی اعسار زوج و اصرار زوجه است که حوادث نا محتمل و عواقب ناخوشایندی که در آغازین روزهای زندگی، ‏تصور آن هم نمی رفت، به وقوع می‌پیوندد و ممکن است تا از هم پاشیدن شیرازه زندگی خانوادگی زن و شوهر و به‌هم خوردن روابط حسنه دو خانواده ادامه یابد.
نوشتار حاضر می کوشد به دور از کش و قوس‌های قضایی و اجتماعی مترتب بر این مسأله، ‏تنها در پرتو آرای فقهی و نظریات حقوقی، ‏ ابعاد و زوایای آن را به بحث بگذارد.

اعسار اولیه

اعسار از ریشه «عسر» از نظر لغوی به معنای تنگدستی و ناتوانی مالی، ‏عدم قدرت بر ادای دیون یا ناتوانی در پرداخت حقوق مالی است که بر ذمّه کسی ثابت است. این واژه در فقه و حقوق نیز با همین معنا به کار می‌رود و هر گاه در این عرصه، ‏ از اعسار و معسر سخن به میان می‌آید، ‏مراد از آن تنگدستی و ناتوانی در پرداخت حقوق مالی و دیون است.

از آن‌جا که نکاح مستلزم برخی‏امور مالی می باشد، ‏ ممکن است این سوال مطرح شود که آیا قدرت مالی و توانگری خواستگار یا شوهر در زمان ازدواج شرط است ؟ به عبارت دیگر، ‏با توجه به این که در نکاح، ‏پرداخت مهریه و نفقه بر مرد واجب و زن مستحق آن است، ‏ آیا می‌توان گفت، ‏ همان‌گونه که همتایی زن و مرد در خصلت‌های فردی، ‏ ویژگی‌های اخلاقی، ‏ موقعیت‌های خانوادگی و اجتماعی و‏امثال آن منظور می شود، ‏آیا توان مالی شوهر یا خواستگار نیز باید مد نظر قرار گیرد، ‏ تا زن، ‏ در آینده به خاطر مخارج زندگی در تنگنا و مضیقه واقع نشود؟ ‏ ‏
در پاسخ به این پرسش، ‏دو نظریه قابل طرح و بررسی می باشد:
الف. ‏برخی از صاحب نظران، ‏قدرت مالی شوهر را شرط می دانند و برای توجیه نظر خویش به این‏امور استدلال می نمایند:
1. ‏قرآن مجید می فرماید: «و من لم یستطع منکم طولاً ان ینکح المحصنات المؤمنات فمن ما ملکت ایمانکم من فتیاتکم المؤمنات… و آن‌هایی که توانایی ازدواج با زنان آزاد پاکدامن را ندارید، ‏ می توانید با زنان پاکدامن از بردگانی که در اختیار دارید، ‏ازدواج کنید… (نساء/25)
2. ‏حضرت رسول اکرم(ص) در جواب خانمی به نام فاطمه بنت قیس که از خواستگاری فردی به نام معاویه به آن حضرت خبر داد، ‏فرمود: «انّ معاویه صعلوکٌ لا مال له»‏. معاویه فقیر است و چیزی ندارد.
3. ‏با توجه به این که ناتوانی مرد و تنگدستی او موجب زیان زن می شود و ضرر و زیان در شریعت نفی شده است، ‏ پس مرد، ‏باید از نظر مالی توانمند باشد. همچنان‌که فقر و تنگدستی از نظر عرفی نیز، ‏نقص به شمار می‌آید
4. ‏نکاح و ازدواج یک‏امر مقطعی و گذرا نیست که بتوان از این مسأله گذشت، ‏بلکه یک‏امر پایدار و ثابت است که دوام و بقای آن در گرو نفقه است.
ب. ‏اکثر فقیهان و دانشمندان براین باورند که قدرت مالی، ‏شرط همتایی زن و مرد نمی باشد. زیرا:
1. ‏قرآن کریم می فرماید:«و انکحوا الایامی منکم والصّالحین من عبادکم و‏امآئکم ان یکونوا فقرآء یغنهم الله من فضله… مردان و زنان بی همسر و نیز غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را همسر دهید؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، ‏خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز می گرداند…(نور/32) یا در جای دیگر می فرماید: انّ مع العسر یسراً. به یقین با هر سختی، ‏آسانی است. (انشراح/6)
2. ‏روایات عامی که در مورد کفو و همتا بودن مردان و زنان مومن نسبت به یکدیگر وارد شده است، ‏غالباً براین نکته تاکید دارند که در همتا بودن، ‏آن‌چه اهمیت دارد، ‏دین و اخلاق نیکو است نه چیز دیگر. چنان‌که جریان تزویج زلفا و جویبر توسط حضرت رسول اکرم(ص) برجسته‌ترین مصداق و برازنده‌ترین شاهد این مسأله می باشد.
بنابراین، ‏عدم ‏اشتراط قدرت و تمکن مالی شوهر در ازدواج، ‏ نزدیکتر به اصول و قواعد مذهب می‌باشد و آیه بیست وپنجم سوره نساء یا از باب ارشاد است و یا تنها به مهریه اختصاص دارد. یعنی یا صرفاً یک توصیه است نه تعیین تکلیف، ‏یا به خاطر این که مهریه زنان آزاد بیش از توان افراد تنگدست بوده است، ‏آیه شریفه به آنان سفارش می کند، ‏اگر نمی توانند با زنان آزاد ازدواج کنند، ‏با کنیزان و بردگان ازدواج نمایند.
از آن گذشته، ‏اغلب افراد در آغاز، ‏فاقد دارایی و تمکن مالی‌اند و به مرور زمان، ‏پس از کسب و کار و تامین درآمد، ‏ صاحب دارایی و مکنت مالی می‌شوند. از این جهت، ‏ اصل و قاعده اولیه نسبت به تمام افراد، ‏اعسار است و احتمال این که کسی از ابتدا و از بدو تولد، ‏ دارای تمکن مالی باشد، ‏ بسیار ضعیف است.

امتیاز شما به این مقاله؟!

دیدگاه خود را بیان کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

متن سربرگ خود را وارد کنید

فهرست مطالب

فهرست مطالب